فرض كنيد امروز دو تيم پرطرفدار میلان و اینتر يا بارسلونا و رئال مادريد بازي دارند؛ يک بازي فوتبال پر از هيجان و جذاب. بازي، تماشاگران زيادي دارد كه جدا از نتيجهي بازي و برد و باخت تيم محبوبشان آمدهاند كه شاهد يک بازي جذاب از هر دو تيم باشند.
بازي شروع ميشود و تيمها در ابتدا با احتياط بيشتري بازي ميكنند و ترجيح ميدهند در زمين خودشان كارهاي دفاعي انجام دهند. اين حالت تا مدتها ادامه دارد تا اينكه يكي از تيمها تصميم ميگيرد حمله كند، تيم مقابل دفاع ميكند و فقط دفاع ميكند؛
چون قبل از بازي تصميم گرفتهاند بيشتر دفاع كنند و كمتر حمله كنند. اين دفاع بالاخره شكسته ميشود و آنها گل ميخورند و تازه به فكر حمله ميافتند؛ غافل از اينكه زمان با بيرحمي تمام در حال گذر است و پايان بازي نزديک. برد نصيب تيمي ميشود كه با جسارت و رو به جلو بازي میكرد و با در اختيار گرفتن توپ و ميدان و با یک بازي تهاجمي، امكان هر گونه حركت را از تيم مقابل میگرفت.
فرض كنيد امروز آزمون آزمایشی یا کنکور داريد. در يک طرف شما دانش آموز یا داوطلب کنکور قرار داريد و در طرف مقابل تعداد زيادي سؤال با تيپ و محتواي متفاوت. با شروع زمان جلسه آزمون به سؤالات حمله كنيد. گروهي از آنها را كه مطمئن هستيد به سرعت پاسخ دهيد، گروهي را كه وقتگير هستند جا بگذاريد و آنهايي را كه بلد نيستيد كلاً كنار بگذاريد.
كارهاي مهم را انجام دهيد. از نقاط قوتتان بيشترين استفاده را بكنيد و به سؤالات آزمون تسلط يابيد؛ چون اگر اين كار را نكنيد، سؤالات بر شما مسلط ميشوند و نقاط ضعفتان را هدف قرار ميدهند. اگر خوب تلاش كنيد و با استراتژي عمل كنيد، مطمئناً برندهي آزمون خواهيد بود؛ زیرا به نقاط قوتتان اجازهي مانور و حركت دادهايد و آنها را پايدار كردهايد و نقاط ضعفتان را به حاشيه بردهايد.
آزمون دادن شباهت زيادي به بازي فوتبال دارد: هر دو جذاباند و هيجانانگيز؛ ولي آزمون دادن جذابتر است چون تلاشي است هدفدار و شيرين براي ساختن آينده.