درس میخواندند؟
چقدر مطالعه میکردند؟
استراحت هم داشتند؟
هیچ وقت در آزمونهای آزمایشی درصد کم میآوردند؟
اگر در درسی مشکل داشتند، چطور خود را قوی میکردند؟
دوران کرونا چگونه درس خواندند؟
برای اکثر داوطلبان، مهم است که پاسخ این سؤالها را دربارۀ رتبههای تک رقمیبدانند. ما هم با همین سؤالها به سراغ این عزیزان میرویم و از آنها میخواهیم که دربارۀ نحوه مطالعه و حال و هوای خود، به خصوص در یک سال منتهی به آزمون سراسری، سخن بگویند. مهدی محمدی تمر، رتبۀ یک کشوری گروه آزمایشی علوم انسانی، یکی از همین عزیزان است.
* آقای محمدی تمر! به عنوان اولین و مهمترین سؤال، لطفاً نحوۀ مطالعۀتان را در تک تک دروس آزمون سراسری ذکر بفرمایید.
مهدی محمدی تمر: به ترتیب بخواهم دربارۀ درسها بگویم، باید از ادبیات فارسی شروع کنم.
ادبیات فارسی: برای لغات و املاء ادبیات فارسی، بهترین منبع، کتاب درسی است، و من بارها و بارها برای املا و لغت، کتابهای فارسیام را مطالعه کردم؛ به خصوص در سؤالهای واژگان، فقط تیپ سؤالها عوض میشود که با تست زدن میتوان بر آن مسلط شد؛ در کل، من تا عید نوروز ۱۲ تا ۱۳ بار لغات را مرور کردم. نحوۀ مرورم نیز این طور بود که یک بار لغات را میخواندم و سپس دستم را جلوی معنی واژگان میگرفتم و پاسخ میدادم یا برعکس، با توجه به معنی، اصل واژه را تشخیص میدادم. هنگام پرسش کردن نیز بار اول خانواده از من میپرسید، ولی در مرورها خودم اقدام میکردم. در املا هم آواها خیلی مهم هستند و من موقع مطالعۀ کتاب درسی، دور کلمات هم آوا را خط میکشیدم یا واژههایی را که دارای اهمیت املایی بودند، «های لایت» میکردم و در نهایت هم تست املا میزدم.
* برای این مباحث چقدر تست زدید؟
مهدی محمدی تمر: خیلی تست زدم، اما تست جدید زیاد نزدم. به جرات میگویم که تستهای یک کتاب تست را ۲۰ بار زدم و هر بار سعی میکردم که سرعت، مهارت و دقتم را با تمرین بالاتر ببرم. به نظر من، مهم نیست که یک کتاب تست را بارها حل کنید؛ فقط باید در هر بار حل کردن تستها، یک نکتۀ جدید یاد گرفت.
* برای سایر مباحث ادبیات چگونه مطالعه کردید؟
مهدی محمدی تمر: آرایههای ادبی را از دوران ابتدایی معلمها یاد داده بودند. مهم این است که با تمرین و تکرار، بتوان در تستها آرایهها را پیدا نمود. من آرایههای هر بیتی را، که در کتاب درسی یا در شعرها و متنهای خارج از کتاب میدیدم، در میآوردم. بعضیها میگویند ما در هر ۱۰ تستی که در مبحث آرایهها که میزنیم، سه تست غلط است، من میگویم برای من پیش میآمد که از ۱۰ تست آرایه، پنج تست غلط بود! مهم این است که زیاد تمرین کنیم و از اشتباهات درس بگیریم تا هر بار تعداد غلطهایمان کمتر شود. به نظر من، تستهای آرایهها مهارتی است و با تمرین و تست زیاد زدن، میتوان بر آنها مسلط شد.
در بخش قرابت معنایی، اشتباه خواندن ابیات، بزرگترین معضل است؛ از طرف دیگر، معنای بیتهایی که در گزینههای یک تست میآیند، مرز خیلی نزدیکی با هم دارند؛ برای مثال، اگر یک جا سؤال از تقابل عقل و عشق است، گزینهای متفاوت هم هست که تقابل عشق و شریعت را مطرح میکند. این مرزها را باید در نظر گرفت و به تفاوتهایی که این ابیات با هم دارند، توجه کرد. به نظر من، در قرابت معنایی، در مجموع ۱۰۰ مفهوم مثل تقابل عقل و عشق، تاثیر همنشین بد، ظلم ستیزی، بیگانه ستیزی و … هستند و داوطلبانی که بر این مفاهیم مسلط باشند، بهتر میتوانند به تستهای قرابت معنایی پاسخ دهند.
در کل، برای تسلط بر مبحث قرابت معنایی، روخوانی خوب و حل تست در هر روز، بسیار مؤثر است؛ حتی داوطلبان میتوانند خودشان تست قرابت معنایی طراحی کنند و به این وسیله بیشتر بر مفاهیم این مبحث مسلط شوند. در بخش دستور هم مثل: آرایهها ما مفاهیمی مثل: مسند، نهاد، فعل و … را میدانیم، اما در تست، آنها را با یکدیگر اشتباه میکنیم. دلیلش این است که تکرار و تمرینمان کم است. برخی از داوطلبان انتظار دارند که با زدن ۱۰ تست، بر یک مفهوم مسلط شوند، ولی واقعیت این است که باید صدها تست زد تا بر مبحثی مسلط شد.
عربی: برای درس عربی جا دارد که از دبیرمان تشکر کنم؛ چون ایشان گفتند که در ابتدا لغتهای کتاب عربی را بخوانیم. اول به نظرمان این کار خندهدار آمد و گفتیم که معنی لغتها را بلدیم، اما وقتی تستهای لغت را مقابلمان گذاشتند، متوجه شدیم که آنها را بلد نیستیم! در نتیجه، طبق نظر ایشان، لغتهای کتاب هفتم تا دوازدهم عربی را آن قدر خواندم که ملکۀ ذهنم بشود و در کنارش روزی ۵ تا ۱۰ تست ترجمه هم میزدم؛ البته یک مجموعه از سؤالهای ترجمه به قواعد نیز مرتبط است، اما در کل، برای بخش ترجمه، زدن تست ۵۰ درصد کار است. در مورد بخش قواعد هم باید بگویم واقعیت این است که قواعد درسهای عربی، نسبت به گذشته، آسانتر شده است؛ به همین دلیل، اگر دانشآموزان فقط به کلاس درس اکتفا کنند، میتوانند پاسخگویی سؤالهای قواعد باشند؛ در این میان، عربی اختصاصی، چون بخش متن عربی ندارد، سادهتر هم هست؛ در کل، با مطالعۀ دقیق درس عربی، میتوان با یک تیر، دو نشان زد و هم در عربی عمومی و هم اختصاصی، درصد بالایی را کسب کرد.
معارف اسلامی: تستهای معارف را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: سؤالهای همراه آیه و سؤالهایی با متن فارسی . در بخش فارسی، سؤالها در حد کتاب است و بخش نسبتاً راحتی است، اما در سؤالهایی که همراه با آیات است، توصیۀ من، حفظ کردن آیات بخش تدبّر با معنی آنهاست. من اول هر درس، آیات را مینوشتم و نکات مرتبط با هر آیه را، که دبیرمان ذکر میکرد، نیز مینوشتم، و این یادداشتبرداری در تستها کار مرا راحت میکرد.
در کل، تسلط بر معارف، نیاز به مرور بسیار دارد. اگر بگویم ۶۰ بار درسهای کتابهای معارف دوره دبیرستان را مرور کردم، اغراق نیست!
زبان خارجی: در بخش لغات، مشکل چندانی نداشتم، اما برای بخش «ریدینگ» و «کلوزتست» از مهر ماه سال دوازدهم تا یک هفته مانده به کنکور، هر روز دو «ریدینگ» و یک «کلوزتست» حل میکردم. توصیهام برای تسلط بر بخش لغت، این است که مجموعهای از لغتها را داشته باشند و در ابتدا تسلط بر خود لغت را پیدا کنند و بعد سراغ تست بروند. در بخش قواعد نیز تا حدود زیادی با قواعد آشنا بودم و فقط با تست زدن، تسلطم را بر این درس حفظ میکردم و بیشتر تمرین میکردم.