روز گذشته اسامي پذيرفتهشدگان آزمون سراسري سال 1393 از سوي سازمان سنجش آموزش کشور اعلام شد و بدينترتيب گروهي ديگر از مشتاقان ورود به دانشگاهها و مراکز آموزش عالي، پاي در مقطع آموزش دانشگاهي خواهند نهاد و بر خيل دانشجويان پرشمار کشور افزوده خواهد شد.نکته قابل بحث در اين مجال آن است که: آيا ورود به دانشگاه، خود هدف است يا وسيلهاي براي رسيدن به هدفي برتر و والاتر؟ کدام يک؟
پيدا کردن پاسخي به اين پرسش از آنجا مهم است که ديده ميشود گروهي از پذيرفتهشدگان در آزمونهاي سراسري دانشگاههاي دولتي و غيردولتي، قبولي در اين نهاد مهم آموزشي را پايان راه ميدانند و حداکثر آنکه برخي از افراد اين گروه، در پايان تحصيلات دانشگاهي و هنگام فارغالتحصيلي به اين نتيجه ميرسند؛ به عبارت ديگر، «وسيله»اي به نام قبولي در دانشگاه به «هدف» تبديل ميشود؛ هدفي نهايي که منتهاي آرزوي آنهاست و با ورود به اين مرکز شکوفايي استعدادها و جست و جوي علم و دانش، راه ديگر تمام ميشود و به مقصد خويش ميرسند: «پاس کردن» واحدها و چشم انتظار پايان تحصيلات شدن و بيصبرانه به انتهاي راه انديشيدن؛ غافل از آنکه اگر کسي شور فراگيري دانش و پژوهش در موضوعات يک رشته خاص را که مطلوب نظر او نيز هست، داشته باشد، اگر همه عمر خود را شبانهروز براي انجام چنين کاري نيز کنار بگذارد، بازهم وقت کم خواهد آورد؛ چرا که ويژگي بارز و برجسته علم، علاوه بر پويايي و شتاب، بيانتها و نامحدود بودن آن است و نميتوان براي آن يک «ايستگاه پاياني» را در ذهن تصور کرد.