خدايا ! حاجتی دارم که برای رسیدن به آن بیتاب شدهام و هیچ راه چارهای برای برآورده شدن آن ندارم. نفسم مرا وسوسه کرد که برای بیان آن نیاز رو به سوی دیگران بیاورم تا شاید آنان حاجتم را برآورده کنند. امّا در همان حال تو را به یادآوردم و از این که دست تمنّا به سوی دیگران دراز کنم ، خودداری کردم .یقین دارم که تو کمکم کردی تا از یاد تو غافل نباشم و مسیر اشتباه نپیمایم. خدایا به سبب نام و یاد تو از افتادن در غفلت نگه داشته شدم.
با خود گفتم: پاک و منزّه است پروردگار من. چگونه محتاجي خواستهاش را از محتاجي دیگر بخواهد؟ کجا فقيري دست تضرّع به سوي فقيری ديگر ميگشايد؟
ای خدای من! آنگاه از روي رغبت آهنگ تو کردم و از روی اعتماد به تو ، اميدم را به سوي تو آوردم، و دانستم که خواستههای فراوان من ، پیش توانگری تو بسیار کم است و درخواستهای بزرگ من در برابر گستردگی رحمت تو کوچک است و دايرهی کرم تو به خاطر خواستههای هیچکس تنگ نميگردد.و دست تو در بخششها از هر دستي بالاتر است.
خدایا خودم را و حاجتم را به تو میسپارم و هدایت خودم و برآورده شدن نیازم را از تو میطلبم.
برداشتی از دعای سیزدهم « طلب خواستهها از خدای متعال» صحیفهی سجّادیّه