۱۳- فرار نکنید
روزی شاگردی به استاد خویش گفت: استاد ! میخواهم که یکی از مهمترین خصایص انسانها را به من بیاموزی؟ استاد گفت: واقعاً میخواهی آن را فرا گیری؟! شاگرد گفت: بله، با کمال میل. استاد گفت: پس آماده شو با هم به جایی برویم. شاگرد قبول کرد. استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند، برد. استاد گفت:"خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن."
مکالمات بین کودکان به این صورت بود:
– الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی.
– نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی.
– اصلاً چرا من هیچ وقت نباید فرار کنم؟!
و حرفهایی از این قبیل.
استاد ادامه داد: همان طور که شنیدی، تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند. انسان نیز این گونه است. او هیچ گاه حاضر نیست که با شرایط موجود روبرو شود و دایم در تلاش است که از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمیدهد. تو از من خواستی که یکی از مهمترین ویژگی های انسان را برای تو بگویم و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم: "تلاش برای فرار از زندگی!"
متاسفانه بسیاری از داوطلبان نیز این گونه رفتار میکنند و به جای مبارزه با مشکلات و تحمل سختیها، از زندگی فرار میکنند و برای این کار خود هم توجیه های بی پایه و اساس می آورند. آنها میگویند نمیدانیم که چرا این روزها خوابمان بیشتر شده است؛
اما واقعیت این است که تمایل آنها به خوابیدن بیشتر شده است. آنها ناخودآگاه تلاش میکنند که با خوابیدن، ناتوانیها و کوتاهیهای خود را فراموش کنند و از آنچه در پیش دارند فرار نمایند.
مواظب این خوابیدنهای ناشی از فرار، بخصوص در فروردین ماه، باشید و به جای فرار از مشکلات، مسؤولیت زندگی خود را با همه دشواریها و سختیهایش پذیرا باشید.